وظیفه اصلى متولّیان خانه خدا
به یقین اماکن مشرّفه و بیت الله الحرام به همه مسلمین جهان تعلّق دارد: (جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاماً لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْىَ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یَعْلَمُ مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ وَأَنَّ اللهَ بِکُلِّ شَىْء عَلِیمٌ);
«خداوند، کعبه ـ بیت الحرام ـ را وسیله اى براى استوارى و سامان
[ 51 ]
بخشیدن به کار مردم قرار داده; و همچنین ماه حرام، و قربانى هاى بى نشان، و قربانى هاى نشاندار را; این احکام (حساب شده و دقیق،) به خاطر آن است که بدانید خداوند، آن چه را در آسمان ها و زمین است، مى داند; و خدا به هر چیزى داناست».
همه افراد دور و نزدیک در بهره گیرى از خانه خدا یکسانند: (سَوَاءً الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ). بنابراین متولّیان خانه کعبه تنها موظّف به ایجاد امنیّت و نظم و فراهم کردن امکانات لازم براى زوّار هستند، نه این که این مرکز اسلامى را پایگاهى براى تبلیغ مذهب خود و تحمیل عقیده خویش بر دیگران قرار دهند.
آنها حق ندارند برداشت هاى خاصّ خود را در مسائل اسلامى که با اجتهاد و استنباط هاى علماى سایر بلاد مخالف است بر آنها تحمیل کنند، حتّى در عصر جاهلیّت کار متولّیان خانه کعبه بیش از این نبود که در قرآن به آن اشاره شده است: (أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ);
«کار آنها آب رسانى به حجّاج خانه خدا و آباد نگه داشتن خانه کعبه بود».
بنابراین اگر علماى این سرزمین برداشت خاصّى در امر توحید دارند، حق ندارند عقیده خود را بر دیگران تحمیل کنند، به خصوص
[ 52 ]
این که دیگران علماى بزرگى دارند که این برداشت ها را نادرست مى دانند.
به عنوان مثال در مسأله «طلب شفاعت» از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به این معنى که آن حضرت در پیشگاه خداوند درخواستى براى بندگان کند; این گروه آن را کفر مى پندارند ولى دیگران،آن را عین توحید مى دانند.
یا این که آنها چیزى را «بدعت» مى پندارند و علماى دیگر «سنّت» مى شمرند.
وهّابیان و هیچ گروه دیگرى هرگز حق ندارند فکر و برداشت خود را بر دیگران تحمیل کنند.
تأکید مى کنم آنها فقط باید به نظم، امنیّت و عمران این سرزمین مقدّس بپردازند، نه این که آن را پایگاه تبلیغاتى مذهب خود سازند و جالب این که پادشاه عربستان سعودى خود را «خادم الحرمین الشریفین» مى داند نه «حاکم الحرمین الشریفین»; پس چرا علماى سلفى وهّابى خود را «حاکم الحرمین» مى دانند با این که معتقدند اطاعت ولاة الامر بر آنها واجب است.
البتّه ازکارهایى که به اجماع علماى اسلام ممنوع است باید منع کنند.
خلاصه این که تحمیل فکر از سوى یک گروه اندک که از نظر علمى دست پایین تر را دارند، بر اکثریّت مسلمین با هیچ منطقى سازگار نیست، ولى سلفى هاى متعصّب از بدترین روش ها براى تحمیل عقیده خود استفاده مى کنند و این جاى تأسّف است.
|