یک خاطره تلخ!
فراموش نمى کنم در سال هاى نخستین که به زیارت خانه خدا مشرّف شده بودم، در مدینه منظره عجیبى دیدم که مرا سخت در فکر
[ 48 ]
فرو برد. گروهى به نام «آمرین به معروف» (از متعصّبان وهّابى) با ریش هاى بسیار بلند اطراف مرقد پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)را گرفته بودند و هر کدام شلاّقى در دست داشتند و هر کس به قصد بوسیدن مرقد پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزدیک مى شد، بر سرش مى کوفتند و مى گفتند «هذا حدید، هذا خشب و هذا شرک ; این ضریح یک قطعه آهن و چوب بیش نیست، این کار شما شرک است»!
آن ها از این نکته غافل بودند که هیچ عاقلى آهن و چوب را به خاطر آهن و چوب نمى بوسد، بلکه این کار حرکت نمادینى است براى اظهار علاقه و عشق و محبّت به صاحب آن قبر، همان گونه که همه مسلمین حتّى خود وهّابى ها جلد قرآن را مى بوسند. آیا اظهار عشق و علاقه و محبّت به قرآن و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)شرک است؟ هیچ عقل و منطقى با چنین عقیده اى موافق نیست.
مردم جهان پرچم کشور خود را مى بوسند و به آن احترام مى گذارند، آیا مقصودشان اظهار علاقه به یک قطعه پارچه بى ارزش است که شاید جزء طاقه پارچه اى بوده که بخشى از آن پرچم شده و بخش دیگرى را پیراهن و شلوار کرده اند؟
به یقین هدف آنها احترام به استقلال کشورشان است و مصداق حبّ الوطن است.
[ 49 ]
آیا هیچ کس احترام به وطن و آب و خاک را شرک مى شمرد؟!
جالب این که همه وهّابى ها به «حجرالاسود» احترام مى گذارند و آن را مى بوسند، هنگامى که مى گوییم: هذا حجر لا یضرّ و لا ینفع... این نیز قطعه سنگى بیش نیست، و سرنوشت ما در دست آن نمى باشد،
مى گویند: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آن را بوسیده ما هم پیروى مى کنیم و مى بوسیم!
مى گوییم: مقصودتان این است که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به شما اجازه شرک داده و این مورد مستثنى است و نوعى شرک جایز است، یا بوسیدن دلیل بر شرک نیست؟!
اینجا سکوت مى کنند و پاسخى ندارند.
اضافه بر این مى گوییم همه شما «جلد قرآن» را مى بوسید و این کار را جایز مى شمرید،یک قطعه چرم ومقوا چه ارزشى داردکه مى بوسید؟
مى گویند هدف اظهار محبّت و احترام به قرآن است!
مى گوییم این کار شرک نیست؟
مى گویند: صحابه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) قرآن را مى بوسیدند.
[ 50 ]
مى گوییم آیا حضرت اجازه داده شما مشرک شوید؟ با این که دلیل شرک غیر قابل تخصیص است: (إِنَّ اللهَ لاَ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْماً عَظِیماً);
«خداوند (هرگز) شرک را نمى بخشد; و گناهان پایین تر از آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته بداند) مى بخشد. و آن کس که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است».
به یقین بطلان شرک به حکم عقل قطعى ثابت شده و حکم عقل قابل تخصیص نیست.
در اینجا پاسخى ندارند.
کوتاه سخن این که آنها در گردابى از تضادها و تناقض ها غوطهورند و خودشان هم کم و بیش مى دانند امّا به رو نمى آورند.
* * *
|